چلیپا

در اندرون من خسته دل ندانم کیست...که من خموش و او در فغان و در غوغاست

چلیپا

در اندرون من خسته دل ندانم کیست...که من خموش و او در فغان و در غوغاست

سرگردان شهر

اینروزها دلم برای وطنم گرفته. غربت خودش بسیار رنج آور است حتی غربت در جایی که شاید دیگران احساس غربت نکنند و به تمام معنی غربت در نظر دیگران بی معنی باشد. ولی نمیدانم که چرا دلم در کویته گرفته؟ کویته شهری است که در آن فارسی یکی از زبانهای رایج آن است و کسی که فارسی بلد باشد دیگر تقریبا مشکلش حل است. شاید نصف باشندگان این شهر را افغانستانیها تشکیل بدهند. کویته در کل هویت چند فرهنگی دارد. اینجا شما می توانید به کوچه.. شارع.. گلی.. و ستریت بگویید. من خودم این چهار روایت را از کوچه دیده ام. مردم شهر فارسی را به طور شگفت انگیزی صحبت می کنند. برخی از جملات این شهر که قالب فارسی دارند برای یک فارسی زبان تقریبا غیر قابل فهم است. مثلا اینجا بجای اینکه بگویند سرعت اینترنت کند است می گویند( سپید اینترنت سلو است) بازهم.. از اینکه فارسی زبانهای این شهر توانسته اند هویت خود را حفظ کنند برای اینها افتخاریست بزرگ. کوچه های شهر به طور وحشتناکی تنگ اند. من کمتر کوچه ای را دیده ام  که دو موتر بتوانند همزمان از آن بگذرند و از کنار همدیگر رد شوند. امنیت شهر کویته شکننده است. در جلوی هر مسجدی چند سرباز پلیس را می بینی که مسلح ایستاده اند. اینها ترس از حمله های دهشت افکنانه دارند که توسط تندروان مسلمان انجام می شوند. همین دیروز چند آدمکش را -که خود را برای رفتن به بهشت!! آماده کرده بودند- در سطح شهر دستگیر کردند. فساد اداری در پاکستان هم بیداد می کند.. ولی امتیازی که اینها نسبت به پلیس های ما(افغانستان) دارند این است که اینها ممکن  است که یک درصد بگیرند ولی پلیس های افغانستان به کمتر از پنجاه درصد راضی نیستند. شهر پر از ریکشا است( موتور های سه چرخی که برای حمل و نقل مسافرین استفاده می شوند.) ریکشا از سروصدای زیاد آن هم قابل تشخیص است. موتر های سوزوکی ساخت پاکستان با تویوتاهای مدل بالا هم در شهر در رفت و آمد اند. با وجود شباهت زیادی که این شهر با شهرهای کشور ما دارد و تعداد زیادی از خانواده های نزدیکم هم در این شهر زندگی می کنند بازهم احساس می کنم که تنهایم.. تنهای تنها.. نمیدانم چرا؟

نظرات 7 + ارسال نظر
شهرام جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:29 ق.ظ http://srm3ven.blogsky.com

مطالبت بسیار جالب و خواندنی بود، انشالله همیشه بنویسی. اگه وقت کردی یه سری هم به من بزن، خوشحال
میشم...
موفق باشی.

میران جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:25 ب.ظ http://http:www.golisorkh.blogfa.com

دوست عزیز سلام. امید وارم که فصل تنهایهایت پایان پذیرد.
ورود تان را در وبلاگستان خیر مقدم می گویم.

داوود دریاباری شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:54 ب.ظ http://www.dagh.blogsky.com

سلام دوست من . از شهر ومردم غزنه خاطرات شیرین دارم... وب نوشت شما پربارباد.

dur/aftaada شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:25 ب.ظ

bache qavm salam. zeyaad ghosse tan/haaei ra nakhor faqat benvis ar che ke da zehnet megarda ba khosus az avzaae vatandaaraan benvis ke taqriban che qadar hastan va dar che kaar haaei masruf astan.shokr ke vazet khob ast ke metaani ba enternet dast paidaa koni.

صفراحمد یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:21 ب.ظ http://saalam.blogfa.com

دوست عزیز از حضور سبزت در کلبهء محقر و بی چیز یک آواره به اندازه یک جهان ممنون.
درست است که پلو نداشتم اما محبت به نظرم داشتم.
از کابلشهر می نالی اگر جای ما بودی هرگز نمی نالیدی.
انسان بندهء آزادی روح است. چیزی که ما در محل زندگی مان نداریم. حرفهای خود را با دوستان در تاریکی شب زیر پتو دور از گوش های تمسخرکننده می زنیم. باز با این وجود دردت رادرک می کنم. از اینکه به حرفهای ما گوش می دهی و چنین زیبا رد می گذاری و می روی متشکر.

صفراحمد دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:03 ب.ظ http://saalam.blogfa.com

سلام دوست عزیز
به امید روزی که در شکوفه های وطنت جشن عید را با برادرانت به شادی بنشینی و فصل تنهایی همهء انسانها به پایان رسد.
یاد آن روزی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

roohani دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:43 ق.ظ http://www.roohani.persianblog.com

با تشکر .... ازویبلاگ زیبای شما بهره ها بردیم

تشکر برادر روحانی. امیدوارم که همیشه موفق و بهروز باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد